فروشگاه لباس اینترنتی آنلاین بندر
کتاب : به هدفت اعتماد کن
نویسنده: محمد تقی احمدي
مقدمه
قبل از هر چیز این کتاب را به دختر ۱۰ ساله ام تقدیم میکنم که در این زمینه واقعا به من کمک کرد حتی اسم این کتاب را خودش انتخاب کرد و از تک تک شما میخوام به بچه هاتون از سن کم بها بدین در تصمیم های زندگی باهاشون مشورت کنید و به
کتاب خواندن تشویق کتید مهم فرهنگ جا افتادن خواندن کتاب از کودکی میباشد.
هدف از نوشتن این کتاب انیگزه ای هست که در درون تک تک افراد وجود دارد و برای رسیدن به هدف ابتدا باید این انگیزه و اراده که سخت ترین کار ممکن هست را بیدار کرد به عبارتی برای اینکه کاری رو بتونی انجام بدی ابتدا باید فقط و فقط آن کار رو شروع کرد.
خیلی از ما ها در درون خود ایده ها و افکارهای زیبایی داریم که بدلیل اینکه هیچ وقت نتوانستیم شروع کنیم ایده هامون تاریخ انقضاشون گذشته و با گذشت زمان دیگر آن ایده جالب نمی باشد شاید اگر میدانستیم با گذشتن زمان چه چیزی رو داریم از دست میدایم هیچ وقت دست از تلاش برای سخت ترین کار ممکن که شروع یک اراده بود دست بر نخواهیم داشت
*شروع کن نترس فقط و فقط شروع کن*
حالا ما باید کاری رو شروع کنیم پس وقتی شروع کردیم 50 درصد مسیر را رفتیم حالا وقتش هست با مدیریت و برنامه ریزی دقیق به بهترین شکل ممکن کارمون را تموم کنیم و به هدف مون برسیم ما در این مسیر هدف باید مراحل مهمی از لحاظ روحی و روانی پشت سر بگذاریم
سرمایه گذاری روی ذهنت، بهترین سرمایه گذاریه که میتونی انجام بدی
امیدوارم با نوشتن این کتاب بتونم ایده های ذهنی شما را بر آورده کنم که هر کدام از این ایده ها میتونن برای خود کارآفرینی جداگانه باشند.
بخش اول
شکار ایده:
تا بحال شده به این فکر کنید که ما کجای این دنیا هستیم و قبل از ما چه کسانی بوده اند آیا تمام چیزهایی که میبینیم بطور کامل کشف شده اند چه چیزهای در گذشته کشف شده مثلا برق را چه کسی کشف و اختراع کرد ویا تلفن و نفت و هواپیما و ... این ها را چه کسانی و با چه اهدافی کشف کردند. و تمام این کشفیات بطور کامل کشف شده اند مثلا به نظر شما کسی که برای اولین بار آتش را کشف کرد میدانست در آینده با آتش چه چیزهایی قابل ساختن میباشد و یا میدانست آتش شروع یک کشفیات پله ای و طولانی میباشد تمام اختراع هایی که با فلزات ساخته شده اند از آتش نشات میگیرد از آتش بگذریم بیایم به زمان حال و دور و برمان رو خوب ببینیم
آیا در زمان حال هم چیزهایی در حال اختراع میباشد و یا برگرفته از کشفیات قدیم میباشد و هیچ چیز جدیدی در حال کشف نمیباشد
در 20و یا 50 سال آینده چه اتفاقی خواهد افتاد اصلا چیز جدیدی هست که ما بتونیم اختراع و یا کشف کنیم چرا باید فکر کنیم تمام چیزهای دنیا کشف شده اند و یا اگر هم قابل کشف باشد توسط افراد خاصی انجام میشود و چرا ما نتوانیم چیز جدیدی بدست بیاریم
به اهداف و ایده های خود احترام بگذارید بزارید راحت با شما حرف بزنند و در ذهن شما شکل بگیرند سپس آن ایده را روی کاغذ بنویسید بررسی کنید وقت بگذارید تا ارزش خود را بدایند از تمام جهات ایده ی خود را بررسی کنید اگر قابل انجام بود برنامه ریزی کنید تا آن ایده را رشد دهید
یک ایده مثل یک نطفه در ذهن شکل میگیرد در اینجا وظیفه ی ما هست که به آن ایده مثل یک نوزاد که گریه میکند تغذیه کنیم تا ایده به جایگاهی برسد که بتواینم اجرا کنیم
مطمینا هر ایده ای ما نمیتونیم در ذهن خود پرورش بدیم اما میتواینم پس از بررسی و تحقیق ایده های مناسب را شکار و جدا کنیم
بخش دوم
پا ک کردن افکار منفی:
هر کدام از ما در طول یک روز شاید هزازان فکر به ذهنمان بیاد و به موضوعات مختلف فکر کنیم این افکار میتونن جا را برای دیده شدن ایده مناسب تنگ میکنن و باعث دیده نشدن آن ایده میشوند
درست زمانیکه داریم از زندگی لذت میبریم یک لحظه موضوعی که ریشه در افکار ما از قبل دارد به ناگهان وارد ذهن ما میشود و باعث از بین رفتن حال خوب ما میشود
پس باید افکارهای منفی و بی جهت را بلا فاصله از ذهن خود پاک کنیم و به این افکار منفی اجازه ی خودنمایی ندهیم یعنی اینکه این افکار منفی به اشتباه ذهن ما را درگیر میکند و ذهن ما بلافاصله پس از ظهور این افکار درگیر تجزیه و تحلیل آن افکار میشود. این میتواند کلی زمان را به هدر دهد و ذهن ما را خسته کند که نتوانیم روی یک ایده ی مناسب تمرکز کنیم اینجاست که آن ایده که به شکل یک نطفه منتظر شکل گیری بود بدلیل بی توجهی از بین میرود.
این افکار منفی برای هر شخص متفاوت میباشد و میتواند برای هر کسی به شکلی ایجاد شود بعضی ها بلافاصله آنرا پاک میکنند و بعضی افراد به آن افکار مانند ایده ی بها میدهند و میگذارند رشد کند هر چه بیشتر رشد کند پاک کردنش سخت تر میشود و جای بیشتری در ذهن ما میگیرد بطوریکه باعث عدم ظهور ایده های جدید شود و تمام فکر و ذهن ما را درگیر میکند میخواهم با یک مثال ساده این موضوع را بازتر کنم
مثال: فرض کنید شما با فردی همکار میباشبد آن فرد پشت سر شما با دیگر همکارتان حرف هایی نامناسب به دروغ میزند سپس آن حرف ها از طریق همکار مشترکتان به شما بازگو میشود و باغث دلخوری و ناراحتی شما از آن شخص تا مدت ها میشود و شما هر بار که او را میبینید آن حرف ها را بیاد می آورید و به آن شخص کینه و نفرت پیدا میکنید . با این شرایط دیگر حتی در محل کار هم ذهن شما مسموم و درگیر میشود و نمیگذارد راحت ایده های خود را پیدا کنید . شاید بهترین راهکار این باشد که تمام حرف هایی که شنیده شده را از ذهن خود پاک کنید و به آن همکارتان و دیگران با کار کردن ثابت کنید که کاملا در اشتباه میباشند نه اینکه با گذشت زمان به این افکار اجازه ی رشد دهیم که کار را از همه لحاظ برای ما برای حذفش سخت تر کند
بعضی از افراد انگار برای این ساخته شده اند که تولید کننده افکار منفی باشند و مثل یک ویروس مسری باعث انتقال این افکار بطور نا خود آگاه به دوستان و دیگران هستند . در ظاهر این دوستان انسان های کاملا بی آزار میباشند اما با حرف هایی که میزنند به مرور ذهن ما را درگیر افکار منفی خودشان میکنند و باعث میشوند دید ما به مسایل هم مثل آنها باشد . ما برای حذف این افکار زمان نداریم یعنی باید هر چه سریع تر این افراد را از زندگی خود حذف کنیم یا اگر نمیتوانیم حذف کنیم ذهن آنها را تغییر دهیم و یا اگر نمیتوانیم باعث تغییر آن شخص شویم و آن شخص هم نمیتوانیم از زندگی کنار بگذاریم بهترین راه این هست که به حرف های بی مورد آنها توجه نکنیم و به خودمون اجازه فکر کردن به افکار آنها را ندهیم این افراد ما را درگیر مسایل خودشان میکنند و باعث میشوند ما ساعت ها به حرف های بی مورد آنها توجه کنیم شاید بتوان افکار آنها را ویروس های تکثیری کاملا خطرناک و مخرب نام برد
یک حرف ساده آنها میتواند درباره این باشد که امروز چه روز خسته کننده ای هست و اصلا زمان نمیگذرد و هی از زمین و زمان شکایت میکنند
این افراد با صحبت های شان باعث نا امیدی و ناتوانی در درون شما میشوند
اگر انسانهای درست برای دوستی انتخاب نکنید انسانهای اشتباه در مسیر شما قرار میگیرند
همان طور که حضرت علی ع در این باره میفرمایند هم نشین خوب نعمت است
پیشنهاد میکنم که اگر آن شخص از عزیزان شما میباشد و هرگز نمیتوانید به او بی توجه باشید کمکش کنید تا دید مثبت تری به مسایل داشته باشد و از زندگی لذت ببرد به او راه های رسیدن به افکار مثبت را یاد دهید که در ادامه بیشتر توضیح داده میشود. و ازش بخواهید تکنیک های پاک سازی افکار منفی را پیاده کند .
بخش سوم
شکل دهی افکار مثبت:
شکر گذاری یکی از مهم ترین قوانین کیهانی است که در واقع وقتی شما شکر گذاری میکنید نمیتوانید روی نقاط منفی تمرکز کنید ما وقتی برای نعمت هایی که خداوند در اختیار ما گذاشته فکر میکنیم در نزدیک ترین فرکانس با خداوند قرار میگیریم و با این شکر گذاری نه تنها افکار منفی را پاک میکنیم بلکه به سمت مثبت اندیشی میرویم
حالا شاید سوال پیش بیاید چطور در برخورد با مشکلات افکار منفی را کنترل کنیم
شاید بتوان با یک مثال راحت تر توضیح داد فرض کنید شما فردا مصاحبه ی شغلی بسیار مهمی دارید و از الان استرس و افکارهای استرسی در ذهن شما در حال چرخش میباشد بطوریکه نمی توانید لحظه ای از آن موضوع بگذرید شما ابتدا باید برای اینکار یک برنامه ریزی دقیقی داشته باشید برای تک تک لحظات مصاحبه آمادگی داشته باشید این برنامه ریزی دقیق و منظم باعث میشود ذهن شما از مرحله به مرحله ی مصاحبه آگاه باشد
یک فرد با برنامه همواره شرایط را می سنجد و موقعیت های حال و آینده را مد نظر قرار می دهد وقتی که برای آینده برنامه های مشخصی داشته باشیم حتی اگر خللی در جهت اهداف مان پیش آید تسلیم نمی شویم و هزاران راه جایگزین دیگر را برای تغییر مسیر و اهداف امتحان میکنیم و توکل و امید را در صدر کارهای خود قرار میدهیم
اگر میخواهید در زندگی خود پیشرفتی را مشاهده کنید چاره ای جز این نخواهید داشت که افکار منفی را از ذهن خود پاک و افکار مثبت را جایگزین آن کنید
همه ما انسان ها در زندگی خود با مشکلات فراوانی مواجهیم که اگر بخواهیم به تمام آنها تمرکز کنیم قطعا خود را از بین میبریم
ما باید یاد بگیریم پس از کنار آمدن با مشکلات با صبر و استقامت به فکر حفظ آرامش خود و تزریق آن به خانواده و فرزندان و در ادامه به فکر ساختن زندگی رویایی برای خود و خانواده خود باشیم که برای اینکار باید یک مسیری را طی کنیم
این مسیر میتونه از ایک ایده شروع بشه و پس از شکل گیری برای رسیدن به اون ایده یا هدف در مسیر زندگی بجنگیم
اگر مشکلات در زندگی به بزرگی یک کشتی است فراموش نکنید که نعمتهای شما به وسعت یک اقیانوس است
همانطور که خداوند در سوره بقره آیه 153 میفرماید ای اهل ایمان (درپیشرفت کار خود) از صبر و مقاومت کمک بگیرید و به ذکر خدا و نماز توسل جویید که خداوند با صابران است
بخش چهارم
دست از تلاش بر ندار:
خداوند انسان های تلاش گر را دوست دارد و وعده میدهد که به اندازه ی تلاششان به آنها جزا میدهد
سوره طه/15
هر کسی به موجب آنچه می کوشد جزا داده میشود
در وجود همه ی ما انسان ها قدرت ها و توانایی ها و استعدادهای زیادی نهفته میباشد که یکی از راههای رسیدن به این نعمت ها تلاش کردن میباشد
نمی خواهم در این کتاب زیاد از آیات قرآنی نام ببرم اما این حقیقت را نمی توان پنهان کرد که آیات قرآن کریم رابطه ی نزدیکی تا رسیدن به موفقیت دارد حتی بیشتر نویسندگان غرب هم در کتاب های خود از کتاب های آسمانی انجیل .تورات و .. بهره برده اند.
تلاش رابطه ی نزدیکی به شکست دارد و به عبارتی این شکست هست که راه موفقیت را نشان ما میدهد اگر ما تلاش نکنیم هرگز شکست نمیخوریم و تا شکست نخوریم به موفقیت نمیرسیم
ما در دنیا بعنوان یک انسان آزاد فرصت بازی کردن داریم
یعنی میتوانید بازی خود را بکنید اگر شکست خوردید دوباره تلاش کنید که برنده شوید نه اینکه هیچ سعی و تلاشی نکتید و میخواهید به نتیجه برسید همان طور که خداوند میفرماید از تو حرکت از من برکت
نظامی این شعر زیبا را در این مورد تلاش کردن خوب بیان کرد:
به هنگام سختی مشو نا امید کز ابر سیه بارد آب سپید
بخش پنجم
هدر رفتن زمان:
هیچ چیز غم انگیز تر از این نیست که با گذشت زمان ما به پایان زندگی خود نزدیک تر میشویم
وقتی میبینید عمر شما در حال گذشتن هست دیگر وقت ندارید به موضوعات پیش پا افتاده مثل عصبانیت . کینه و یا راضی نگه داشتن همه از خود را مورد توجه قرار دهید چون این موضوعات پیش پا افتاده مانند ساعت شنی از عمر شما کم میکند
اگر به شما بگویند تا یک ماه دیگر بیشتر زنده نیستی آیا این جمله میتواند در زمان شما تاثیر گذار باشد
قطعا بله ما وقتی میبینیم که به آخر عمر نزدیک شدیم رفتارهای متفاوتی از خود نشان میدادیم و از تک تک دقایق عمرمان نهایت استفاده را می بردیم و دیگه تا ظهر نمیخوابیدیم و مثلا شاید یکی دوست داشت در کنار عزیزانش وقت بگذراند و یا کسی بدنبال علایق خود برود که طی این سالها بدلیل عدم برنامه ریزی دقیق وقت نکرده است آن کار را انجام دهد اینجاست که به این جمله مهم میرسیم که میگن وقت طلاست
خب الان که زنده اید وقت هم تا دلتان بخواهد دارید پس برید پیش عزیزانتان برید دنبال کارهایی که همیشه دوست داشتید اما بدلیل اینکه سرتون شلوغ بوده نرفته اید .
ما همین یک بار را زندگی میکنیم پس باید بیشترین لذت رو هم ازش ببریم.
بخش ششم
مهربان باشیم:
ما برای اینکه به هدف مان در زندگی برسیم ابتدا باید از لحاظ رفتاری به تمام درجات برسیم مثلا پس از مثبت اندیشی و سعی و تلاش و هدر ندادن زمان باید انسانی مهربان و دارای فضیلت های خوب باشیم تا در مسیر موفقیت به کمک ما بیاید
تا حالا دقت کردین بعضی از آدم ها چقدر دوست داشتنی هستند به رفتارشون دقت کنید سعی کنید آنها را الگو قرار دهید خداوند در آیه 34 و فصلت می فرماید (هرگز نیکی و بدی یکسان نیست بدی را با نیکی دفع کن ناگاه {خواهی دید} همان کس که میان تو و او دشمنی است گویی دوستی گرم و صمیمی است)
با محبت و مهربانی می توان دشمنی را به دوستی تبدیل کرد
هیچ کودکی در ابتدا و بدو تولد با ذات بد پا به این دنیا نگذاشته اما در مسیر رشد و محیطی که در آن حضور دارند تغییر شخصیت داده است
اینو باید قبول کنیم که حس خوب را باید ساخت با پیدا کردن انرژی ها مثبت که میتونه شامل رسیدن به هدف گوش دادن به آهنگ یا عبادت و یا خرید لباس و یا ورزش کردن و یا حتی نوشیدن چا و قهوه باشد
بخش آخر
رسیدن به هدف:
ما فهمیدیم ابتدا باید انگیزه و اراده را در ذهن خود ایجاد کنیم سپس ایده ی مدنظر را پیاده کنیم
پس از بررسی آن را هدف گذاری کنیم یعنی بفهمیم ما برای اینکه به این هدف برسیم باید چگونه برنامه ریزی کنیم
یک برنامه روزانه .ماهانه و سالیانه برای رسیدن به هدف مان در نظر میگیریم و در طی این مدت درصدهای رسیدن به هدف را در این برنامه مشخص میکنیم
شما به یک دفتر نیاز دارید که تمام مراحل رسیدن به هدف را بصورت درصدی یادداشت کنید و در این مسیر اگر جایی با شکست مواجه شدید دنبال راه های جایگزین برای رسیدن به هدف مدنظر باشید
تمام شکست ها را یادداشت کنید. مسیرهای جایگزین در صورت شکست را مشخص کنید
امیدوارم این کتاب بتونه برای تک تک شما عزیزان مفید باشه خواستم تجربه چندین ساله ی خودم رو بصورت یک کتاب در بیارم که شما در ادامه ی مسیر قدم هاتون را محکم تر بردارید.
فصل دوم کتاب در حال آماده سازی می باشد و به زودی در سایت onlinebnd.ir آپلود میشود .
جهت دریافت رایگان کتاب از طریق ایمیل یا واتس آپ درخواست کنید .
شماره تماس :
☎️ 09385700118